فاطمه جان جانفاطمه جان جان، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره
رادانرادان، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

.

بدون بهانه دوستت دارم

1392/6/26 13:04
نویسنده : مامان جون
337 بازدید
اشتراک گذاری


این همان حس قشنگی ست که دلم میخواهد
او درون دل من جای باز کرده است                                                                                    کودکی بازی گوش
نازنینی با هوش
چشمهای مشکی
پوستی مهتابی
گیسوانی چو شب بی مهتاب
که نسیم خوش او دلها برده ز کف
اری اری اری
دوستش میدارم
قهقه های قشنگش که همه مستانه
حاکی از سر درون خوش اوست
دوستش میدارم
من که خود میدانم
او یقین سهم من است
از بهشت خاکی

Purple and Yellow Butterfly

 سلام جان جان مامانی

برای اپ نکردن وبت هیچ بهونه ای قشنگ تر از بزرگ شدن خودتــــ ندارم ،آخ مامانــی یه لذتی داره این بزرگ تر شدن شما  . . .

صبح ها با صدای کوچولوی فسقلی ای بیدار میشم که دائما تکرار میکنه ماما ماما بابا بابا و تا وقتی بهش سلام نکنم کوتاه بیا نیست . . . بعد از چند دقیقه سعی میکنی اتاق رو بازرسی کنی تا ببینی خبری هس یا نه و بعد از اینکه خیالت از این بابت جمع شد میخوای می می بخوری و خودت رو ولو میکنی بغل من ،در همین حین چند بار چلونده میشی تا صدات در بیاد و من دیگه برم شیرت رو حاضر کنم . . .

 حالا صبح نازگلم شروع شده و گاهی خوش اخلاقـ ه و گاهی باید با بداخلاقیش کنار بیام ولی شکر خدا اکثرا شاد و سر حالی . . . همه جا هستی و بیشتر کنار مـــن . . .

خوشم میاد دستت به چیزی نرسه و اونوقت تو بری رو سر پنجه و تا جایی که راه داری خودت رو کش بدی تا به چیزی که میخوای برسی  . . . خوشـــم میاد وقتی دور میز میچرخی و یک در میون بالا و پایین میری و بعد میگی دَ (دالی) . . . خوشم میاد حواست به همه چی هست حتی ادم های تو کوچه که اینقدر به صداشون عکس العمل نشون میدی . . .

ایفون که زنگ میخوره میگی اَ  و بعد حتما باید یکی بیاد تو در غیر این صورت باید برای شما توضیح بدم که چرا هیچ کس نیومده . . . میگم فاطمه ا ل و کن اگه گوشی نباشه ،دستت میشه گوشی و برای خودت ناز میکنی . . . دیگه آهنگ هم که بشنوی دس دسی و انواع اقسام حرکت ها . . .

کلا از هر لغتی خوشت بیاد یک بار تکرارش میکنی و دیگه هیچی . . . با من زیاد حرف میزنی و دوست داری بهت توجه کنم . . .موقع حموم میگی آب با (آب بازی) و تا ببینی در حموم بازه میدویی که بری . . .

دیگه خوب راه میری ولی هنوز نمیتونی یکسره بری و بعد از چند متر خسته میشی و میشینی . . . جالبه با اینکه نمیتونی زیاد بری ولی سرعتت زیاده تا اونجا که دیروز تقریبا راه رفتنت شبیه دویدن بود . . .

و یه عالمه کــار قشنگ دیگه که از نظر من و بابا بهتــ رینه

نایت اسکین

 

Daddy's Girl

Daddy's Girl

Daddy's Girl

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

شقایق
26 شهریور 92 14:20
فدای دختر نازم عزیزم همیشه شاداب بمون
مهدیه ( مادر دختری)
27 شهریور 92 12:02
ست بلوز و شلوارکش خییییییییییییلی شیکه!
بووووووووووووس

مرسي عزيزم،از سرطمين شاد گرفتم .اندازه فاطمه سادات هم داره
زهره مامانی مرسانا
28 شهریور 92 9:33
این لحظات شیرین مادری زیباترین لحظاته .
مامان حسنا
28 شهریور 92 14:29
قربونش برم که مثه حسنای من کنجکاوه.. حسنا باز به ایفون میگه آپ تا میبینتش انگشتشو میبره که دکمه بزنه ببوس جیگرو
مهدیه ( مادر دختری)
28 شهریور 92 15:50
عزیزم من جمعه سرزمین شاد بودم از این مدل ندیدم حتما تموم کرده بود! لباساشو که از حراج درمیاره خیلی گرون می ده! به نظرن سرزمین شاد فقط ارزش داره از حراجاش خرید کنیم من خریدای دیگه ی دخترمو از رایان و کومودو و ... تو صفاری میکنم وروجک هم خیلی شیک و خوبه!
مطهره
28 شهریور 92 23:47
ای جون منی. ایشاا... همیشه سالم و تندرست باشه مامانش من نانازی رو دُرُسته بخورم
مامان ضحی
30 شهریور 92 9:51
قربونت برم چقدر بزرگ شدی شیطون بلای خوشگل و خوشتیپ خاله جون عکساتو میبینم کلی حال میکنم
مامان الناز
30 شهریور 92 10:36
مامانی فاطمه جون ساعت چند از خواب بیدار میشه؟ مامانی از طرف من هم جان جان را بچلون جوری که جیغش دربیاد
مامان عبدالرحمن واویس
30 شهریور 92 18:35
جانم عزیزم فدای بزرگ شدنت خانومی
مامان عبدالرحمن واویس
30 شهریور 92 18:36
معصوم جون عزیزم درمورد مجموعه زبان که پرسیده بود ی تو وب خودم جواب دادم
صبا خاله ی آیسا
31 شهریور 92 19:23
هزار ماشاالله بزرگ شدی فاطمه جونم عاااااااااااااااااااااااااااااااااشقتم
معصومه
31 شهریور 92 22:05
عزیزم چه دخمل نازی هزار الله اکبر عزیزم راستی به آشپزخونه من نمیای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ به این آدرسم هم سر بزن که باهاش برات پیام گذاشتم عزیزم ashpaz-khanoom.blogfa.com
نیلوفر/مامانه روژینا
1 مهر 92 2:25
ای جاااانم عزیزم. معلومه که خیلی شیرینی. مامانی درکت میکنم مادری کردن در کنار این دخترهای شیرین خیلی لذت بخشه. فدات بشم فاطمه ی ناز شماهم که مثل روژینا به کفش و دمپایی علاقمندی
شقایق
1 مهر 92 16:39
عزیز دلم کجایی دلم واست تنگ شده
sara joon
1 مهر 92 19:34
عزیزم ...چقدرناز شده.....بابا همه بچه ها عاشق دمپایی ان ...عین سارا میمونه...راستی شماکنارکدوم دریازندگی میکنین...باورکنید امروز امتحانی ساعت نه صبح از خونه زدم بیرون تابرم کتابخونه وپیاده رفتم وخحرف خودم آزامایش کنم باورکن نصفه راه داشتم غش میکردم وماشین گرفتم...درست میشه انشالله حداقل دوماه دیگه
خاله محبوبه
13 مهر 92 20:41
عکساشووووووو ببین دیگه باید براش یه کلیپ خوشگل درست کنم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به . می باشد