بهتـــــرين من روزت مباركـــ
سلام جان جان مامان
دلم ميخواد زودتر صبح بشه تا بتونم سفت بغلت كنم . . . تا بتونم يه بوس گنده از اون لپات بكنم . . . تا بتونم تو چشمات نگاه كنم و بگم دختـــــــرم روزت مبارك . . .
چـشمـ هـآیـمـ رآ مـے بـنـدمـ
زمـآטּ رآ مـتـوقـفـ مـے کـنـمـ
مـسـآفـتـ هـآ را از بـیـטּ مـے بـرمـ
و تـو رآ در آغـوش مـے گـیـرمـ
دلـم بـرآے در آغــوش گـرفـتـنـتـ
تـنگـ شـدهـ اسـتـ
10 ماهگي فاطمه من هم به سرعت سپري ميشه و من در تب و تاب لحظه ها تا افسوس براي از دست دادنشون نداشته باشم . . . تا نهايت لذت رو از بودن با اون ببرم . . . دختر مامان بالاخره در اوايل 10 ماهگي چند تا قدم برداشتـــ ، نميدونم تويي كه از دوران نوزادي اين قدر عاشق سر پا ايستادن بودي چرا حالا براي راه رفتن دلهره داري؟! هر وقت با هم بازي ميكنيم من با يه انگشت دستت رو ميگيرم و شما با احتياط شروع ميكني به راه رفتن ولي تا انگشتم رو جدا ميكنم جيغ ميزني و ميشيني . . .
دقت عملت در انجام همه كارها بيشتر شده،تر و فرزتر شدي . . . ناز كردنت كه ديگه نگو . . . خلاصه بلدي چه طوري خودت رو تو دل همه جا كني تا هم به خواستت برسي هم كسي چيزي بهت نگه . . .
در آغــوشت ڪـہ میگرم
آنقــدر آرامـ میشومـ
ڪـہ حتـــے
فرامـــوش میکنمـ
بـایـد نفــس بکشـــمـ ...