دختر پاييزي من ، تولدت مبارك
بوی پاییز را با تمام جانم احساس می کنم ...
اینجا در عصری نیمه خنک , با صدای جیر جیرکهایی که شب را گم کرده اند , با صدای وزش باد در لابه لایِ درختانی که در حال خداحافظی با برگهایشانند , با رشته کوه هایی در حال عریان شدن که تنها غروب آفتاب را بر نوکِ قله ی خویش می بینند و تکه ابرهایی سفید در میان مه , چیزِ دیگری نیز خودنمایی می کند..
حسی شگرف در پسِ دیدگانم...
گویی بویِ پاییز آنقدر شامه نواز است که حسم را مدهوشِ خویش ساخته است ...
حسی شگرف در پسِ دیدگانم...
چقدر پُر احساس است" اين پاييز زيباي من " ...
چه سالی شود امسال با " تو " ...
آخر می دانی , سالِ عشاق از پاییز " نو " می گردد....
" اين پاييز هم " با تمامِ احساسش تقدیم به " تو " ...
به " تو " که زاده ی بارانی و احساس...
تولدتـــــــ مـبارك
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی