فاطمه جان جانفاطمه جان جان، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره
رادانرادان، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

.

جشن دندوني

1392/3/22 1:30
نویسنده : مامان جون
762 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جان جان مامان

امشب بالاخره فرصتش پيش اومد تا بيام و خاطره جشن دندوني شما رو ثبت كنم

اول از همه بايد از دردسر سفارش كيكت بگم كه چند تا شيريني فروشي رفتم، چقدر اذيت شدم و حتي مورد توهين قرار گرفتم ولي اخرش شد همون چيزي كه دلم ميخواست...

totalgifs.com aniversario gif gif 69.gif

  شب قبل جشن هم برنجك ها رو توي گيفت هاي يادگاري ريختم تا ديگه تو دست و پا نباشه ،ژله هام رو هم درست كردم تا ديگه نمونه.

صبح پنج شنبه شما خانم خيلي خوش اخلاقي بودي و اين براي من از همه چي مهمتر بود...سر ساعت هميشگي خوابت برد و اين فرصتي شد تا من به كمك ماماني اول خودم رو حاضر كنم.totalgifs.com meninas gif gif nm_anni024.gif

 بعد از ناهار با زندايي جون وماماني ساندويچ ها رو حاضر كرديم و دايي و بابايي هم مشغول  باد كردن بادكنك ها شدن،ولي نصف بيشترشون به مهموني نرسيده تركيدن

 مهمون هاي عزيزمون لطف كردن و به موقع تشريف اوردن ،شما هم تا همه ي مهمون ها برسن و جشن شروع بشه لا لا كردي كه خيلي عـــــــــــــــالي بود .

چون جشن ،شب مبعث حضرت رسول بود يك گروه مولودي كه دف ميزدن رو دعوت كرده بودم كه انصافا خيلي سنگين و عالي مراسم رو تو دست گرفتن و من راضي بودم...   جالب اينكه خودتم خوشت اومد چون با لبخند و تعجب خاصي داشتي نگاهشون ميكردي

totalgifs.com babys gif gif 37.gif

بعد از مولودي نوبت رسيد به اينكه شما بشيني رو سفره تا روي سرت برنج بريزيم و ببينيم كه چي بر ميداري...

دوستاي عزيزم بيايين ادامه مطلب

رو ميز وسايل جديدي ميديدي كه تا حالا زياد باهاشون برخورد نداشتي ،براي همين مونده بودي كه كدومش رو برداري و در نهايت دستت به سمت نخ و سوزن رفت * نظرات بر چند دسته شده:    1-شما خياط خانم ميشي  2-شما مزون لباس ميزني  3-بابا جون معين ميگن چون نخ و سوزن برداشتي جراح ميشي

 و در اخر كيك و پذيرايي و باز شدن كادوها و هداياي نقدي ...

 خيلي روز خوبي بود ... شما خيلي همكاري كردي ... مهموني هم خوب برگزار شد ...212919_4chsmu1.gif

totalgifs.com logos gif gif 77.gif

پ.ن1: از زندايي خديجه و مامان زهراي عزيزم به خاطر زحمت هاي زيادشون براي روز جشن ممنونم

پ.ن2:از مادر شوهر خوبم هم به خاطر زحمتي كه تو درست كردن برنجك ها كشيدن ممنونم

پ.ن3:از تموم دوستاي عزيزي كه زحمت اومدن به جشنمون رو كشيدن و برات هديه اوردن ممنونم

  (كلا من ممنونم) totalgifs.com happynco gif gif 42.gif

پ.ن4:مراسم جشن دندوني شهر ما يكم با بقيه جاها متفاوت هستش و اين طوري برگزار ميشه كه به جاي درست كردن اش دندوني همون مواد رو (برنج ،عدس،گندم و ...)رو تو اب خيس ميكنن و بعد به حالت بو داده در ميارن و بعد روي سر ني ني ميريزن        

 سر سفره يه سري وسايل ميزارن مثل قران  جانماز  شونه  اينه  نخ و سوزن  قيچي و ...  بعد هر چي كه توسط ني ني برداشته بشه ميگن مثلا در اينده اون كاره ميشه ولي خب در حد حرفه فقط

اينم چند تا عكس يادگاري

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

مهدیه
22 خرداد 92 9:00
سلام معصومه جون جون مبارک باشه! من با این رسم بی پایه که شغل آینده رو مشخص میکنن کللللللی مشکل دارم! کیک رو کجا سفارش دادی که این قدر قشنگه؟ منم همونجا سفارش بدم! اونجا که فاطمه جون سرشو برده بالا دارین رو سرش برنجک می ریزین؟
مامان زهره
22 خرداد 92 10:54
مبارکه ناز گل من

مرسي خاله،خاله جون پس دندون مرسانا چي شد؟
کاکل زری یا ناز پری
22 خرداد 92 12:15
ای تو جیگررررررررررررررر من بیدیییییییییییییییییی عسل بانووووووووووو مبارککککککککککککک کروارید سفیدتتتتتتتتتت دست ماان جون درد ننکنهههههه. ما هم رسم دندونیمون مثل شماست عزیزممممممممم. انشاالله دختر گلت اینده درخشانی داشته باشه در کنار شما
مطهره
22 خرداد 92 13:54
ای جاااااااااااااااااااااااااااااااانمممممممممم عاشق این تعجباشم دیه.
مامانی مرسانا
23 خرداد 92 1:55
عزیزم هنوز هیچ خبری از دندون نیست که نیست
مامان عبدالرحمن واویس
23 خرداد 92 16:17
فاطمه جونم مبارک باشه عزیزم
مامانی دست گلتون هم دردنکنه عکسایی که گذاشتین خیلی خوب ودن

یه سوال شما اهل کجایین؟؟؟؟؟؟

مرسي خانمي
ما اهل خطه سر سبز شمال ايران،شهر باران گيلان هستيم و تو شهر رشت زندگي ميكنيم

صبا خاله ی ایسا
23 خرداد 92 22:30
مباااااارک باشه عسلی
مامان الناز
24 خرداد 92 19:51
چه رسم قشنگی دارین
اولین بار بود که میشنیدم همچین مراسمی برگزار میشه

مبارکت باشه خوشگلم همه کادوهات

مرسي سميرا جون

مهشید مامان مهتا
25 خرداد 92 12:11
سلام مبارک باشه فاطمه جان جان و معصومه جان همیشه به خوشی باشین
مهتا هم تازه اولین دندونش خودش را نشون داده باید براش جشن بگیرم


مبارك دختر عزيزم باشه دندونش

لیلا (مامان عرفان)
25 خرداد 92 16:43
وای چه جشن حالبی من تا حالا ندیده بودم چقدر زحمت کشیدین، فاطمه جون باید قدر مامانشو بدونه
ان شاءالله مبارکِ عزیز دل خاله باشه

ممنون ليلا جون

مامان ضحی
25 خرداد 92 19:07
عزییییییییییییزم چه جشن باحالی مامان برات گرفته دستش طلا
شما حتما جراح میشی


مرسي عزيزم،انشاالله هر چي خدا بخواد

مرمر مامان محیا
26 خرداد 92 14:44
چه جالب ما هم همین رسم انتخاب شغلو داریم.اما خب مراسم دندونی رو خونواده شوهر میگیرن که واسه دختری ما انگار رسم و رسومی نبود.منم چیزی نگفتم.بیخیال
خاله محبوبه
27 خرداد 92 0:12
ایشالله به جشن های بزرگتر ؛ مثلا وقتی که جراح شد
مامان حسنـــــــــا
28 خرداد 92 13:47
عزیز دلم هم مرواریدای قشنگت مبارک هم جشن قشگت
شقایق مامان آرشا
29 خرداد 92 23:04
ای جونم خدا را شکر که خیلی خوب برگزار شد
ساراکوچولو
30 خرداد 92 15:22
عزیزم شاید یادت رفته شماره من از لیست نظرات پاک کنی یاشاید هم من یادت رفته...من مامان سارا ازایرانشهر هستم...یاد نره شماره من از قسمت نطرات پاک کنی گلم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به . می باشد