عاشق .. دوست .. آويو
وقتي تو حال و هواي خودت باشي و يهو دست هاي كوچولويي صورتــــــ ـت رو ناز كنه و بگه
عاشق .. دوست .. آويو (I Love you)
ديگه اون موقع از خــدا چي ميخواي ؟!
سلام جان جان مامان
چقدردوست داشتم الان ميومدم و كنارت دراز ميكشيدم ولي گفتم تا وقت هست يه سري به اينجا بزنــم . . .
ماماني با كلمه هاي اين ، اون .. اينجا،اونجا اشنا شدي و خودت رو راحت ميكني مثلا ميگي اين و بده يا اونجاست بعد من بايد كلي به خودم فشار بيارم تا ببينم اين خانم خانمي ما چي ميخواد . . .
به هيچ قيمتي حاضر به جدايي از من نيستي مـــگه يكي بخواد بره بيرون ، مخصوصا بابا كه ديگه سريع خودت رو ميچسبوني بهش و بعد هم با من باي باي ميكني . . .
عاشق بستني شدي و روزي ده بار در فريزر و باز ميكني ميگي بتـــني ، خدا رو شكر اگه بگم الان نبايد بخوريش سريع ميزاري سر جاش و در فريزر هم ميبندي . . .
روزي چند بار براي خودت سي دي كارتون ميزاري ولـــي بدون اينكه نگاه كني بلند ميشي ميري ، در كل براي انجام هر كاري حتي بازي كردن دوست داري من هم در كنارت باشم كه واقعا نميدونم خوبه يا نه اين همه وابستگي . . .
وقتي پوشكت و كثيف ميكني سريع بــهم ميگي كه جيش يا پي پي و ميدويي ميري دستشويي .. .. چند روز پيش ها يهو عروسكت و بغل كردي گفتي ببريمت تو دستشويي ، برديش زير شير اب بعد هم كه اومديم بيرون با دستمال كاغذي خشكش كردي و بعد هم پوشكت رو گرفتي دورش . . .
از پيشرفت هاي اخيرت هم اگه بــخوام بگم بايد اين طوري خلاصــــــ ـشـ كنم كه ، كافيه چيزي رو بشنوي يا ببيني يا فقط متوجه حالاتمون بشي ديگه از ذهنت پاك نميشه و به صورت هاي مختلف تو حركاتت باز خورد داره .. .. از نوع بيان كلمه و جمله تا الي آخر . . .
عاشـــق تمام لحظات با تو بودنم حتي اون لحظه هايي كه دوست دارم براي چند دقيقه سكوت كني
ديدار با مهديه جون و فاطمه سادات گلم
پيشرفت هايي كه ميگم كردي اين مدلـــي هستن .. .. اينجا بدون اينكه كسي بهت بگه يا اينكه مثلا قبلا بهت گفته باشم بلند شدي و رفتي كه نقاشيت رو بزني كنار بقيه نقاشي ها